۱۳۸۸ اسفند ۹, یکشنبه

امروز به زلزله زدگان تسلیت نمی گویید، فردا که کمک نکردند می شوند صهیونیست!

یاد زلزله رودبار و حکایت زلزله بم هرگز از یاد مان نمی رود. حوادث تلخی که آثار ویرانی و نابودی تا مدتها باقی مانده است. بعد از زلزله اخبار را پیگیری می کردیم که چه کشورهایی کمک کردند و چه کسانی نه. هر چند زلزله اتفاق افتاده بود و آسیبها و تلفات جبران ناپذیر بود، اما وقتی می دیدیم بازیکنان فلان تیم فوتبال یک دقیقه قبل بازی کرده اند یا در فلان کنسرت موسیقی با زلزله زدگان ایران همدردی شده و یا رییس جمهور و وزیر فلان کشور همدردی کرده تسلای دلمان بود. علیرغم شاخ و شانه کشیدن های همیشگی ایران به اکثر کشورهای جهان! خیلی ها کمک کردند، خیلی ها خواستند نیرو و تجهیزات کمک بفرستند که ما ترسیدیم نکند جاسوس و کافر باشند و اجازه ورود ندادیم! خیلی ها هم کمک کردند و به ایران رسید و به دست آسیب دیدگان نرسید. تا همین چند سال پیش پتو و چادرهای خارجی که برای زلزله رودبار بود را می شد در بازار یافت. وقتی از کشوری پیام یا کمکی نمی آمد سریع برچسب مستکبر و صهیونیست زده می شود و ما هم می گفتیم از بس چشم دیدن کشور گل و بلبل ما رو ندارند یک پیام خشک و خالی نمی فرستند!
حالا که یکی از مهیبترین زلزله های صد سال اخیر در شیلی اتفاق افتاده و بیش از 700 نفر تا اینجا کشته شده اند و می خوانیم و می بینیم اکثر کشورهای جهان از جمله شیطان بزرگ ! امریکا کمک فرستاده اند. اما خبری از مقام عظمی ولایت، ولی امر مسلمین جهان، نایب بر حق امام زمان منجی بشریت و رهبر الهی ترین حکومت دنیا نیست! آن رییس جمهور منتخب رهبری محبوب و پیگیر امور مستضعفان جهان غیر از ایران، کسی که غم فلسطینیها خواب را از چشمش ربوده هم انگار اخبار غیر از حماس و سپاه را پیگیری نمی کند تا بلکه پیام تسلیتی بفرستد. خدای نکرده اگر فردا بلای طبیعی دیگری نازل شد و خبری از هیچ کشوری نشد لطفا همه را مستکبر و صهیونیست و کافر و خبیث نخوانید و به شعارهای « مرگ بر . . . » تان اضافه نکنید!

۱۳۸۸ اسفند ۷, جمعه

گناه مادر سرطانی من چیست که از تحریم ایران زجر بکشد؟


می گویند تحریم ایران برای تحت فشار قرار دادن حکومت است، اما همه می دانند در این میان مردم، یعنی اکثریت بی گناه هستند که زجر خواهند کشید که متأسفانه این مسأله را هیچ یک از طرفین نمی خواهند درک کنند.

من نمی دانم گناه مادر سرطانی من چیست که باید از دارو و تجهیزات درمانی محروم باشد تا حکومت ایران به قول خود به انرژی هسته ای دست پیدا کند. مادر پنجاه و پنج ساله من سمبل یک مادر فداکار شرقی است، مثل تمام مادران دنیا عزیز و دوست داشتنی که امروز درد جانکاه سرطان به جانش افتاده است. تصویر کردن مادری که سه فرزند فوق لیسانس تقدیم جامعه ایران کرده برای ما ایرانیها سخت نیست. مادر من نه لاییک است، نه مسلمان تروریست، نه جنگ افروز است، نه نوبل صلح برنده شده، یک زن معمولی ایرانی، یک مادر ویک بیمار بی گناه محتاج درمان است.

من جواب این سؤال را که چرا باید ددمنشان صحیح و سالم باشند و مادر پاک من از این درد رنج بکشد را به خدا واگذار می کنم، اما اینکه چرا باید مانند بسیاری دیگر از درمان محروم باشد را نمی فهمم و به پای یک حکومت خودخواه و ظالم و سیاست کثیف دنیا که تنها به فکر منافع خود هستند می نویسم.

طبعا انتظاری از حکومتی که در روز روشن مردمش را وحشیانه سرکوب می کند ندارم، اما برای من طنز تلخی شده که مرد برنده جایزه صلح نوبل راه دسترسی به تجهیز درمانی را بسته است!

داروی درمانی که تازه باید در انتظار نوبت ماند و قیمت آن تا آمپولی یک میلیون تومان می رسد به کنار، تازه داروخانه دولت اسلامی ما برای تحویل دارو اول سر بی مو شده مادرم را چک می کند که مبادا بیمار واضح الحال دروغ بگوید!

دستگاه پرتو درمانی مناسبی هم که به کمک قاچاق به طریقی وارد شده بود هم تا اطلاع نامعلوم ثانوی خراب است (عکسها ) و مادر من و باقی بیماران باید تا زمان نامشخصی صبر کنند. صبر مادر من زیاد است، عذاب می کشد و تنها لب می گزد، اما افسوس که ریشه های خرچنگ سرطان صبر و تحریم نمی فهمند و هر لحظه در جان گوهر زندگی من پخش می شوند.

برای توضیح بیشتر و اطمینان کج عقلانی که می گویند، تحریم بر ما اثر ندارد و حاکمان ولایات بالانشین دنیا که تنها نگران بمب اتم حکومت ایران هستند و نه بیشتر! عرض می کنم که برای از بین بردن ریشه های غده سرطان، از روش پرتو درمانی استفاده می شود که نوع پیشرفته و مناسب آن دستگاه شتاب دهنده Co-60 (کبالت 60) می باشد که تنها نمونه ان در ایران به دلیل همین تحریم کار نمی کند. نمونه های قدیمی دستگاه که برای جمعیت سرطانی ایران هیچ است هم علیرغم عوارض جانبی بسیار زیاد، پاسخگوی درمان برخی سرطانها نیست.


۱۳۸۸ اسفند ۴, سه‌شنبه

تنها استراتژی باقیمانده مراجع دینی درصورت ادامه سکوت!

فجایع انجام شده علیه مردم توسط دستگاه حاکم بقدری زیاد است که اگر مراجع دینی بخواهند به سکوت ادامه دهند، تنها یک راه برای آنها باقی مانده است! بعد از مشاهده فیلم فجیع حمله به کوی دانشگاه منتظریم تا علیه حاکم ظالم به شدت موضع گیری کنند

۱۳۸۸ بهمن ۲۸, چهارشنبه

فاطمه رجبی : برای مقابله با FTV، شبکه " اسرار زینب " را تأسیس می کنم

به دنبال شکایت شبکه موهن فشن تی وی Fashion TV از حکومت ایران، خانم فاطمه رجبی اعلام کرد این شبکه صهیونیستی را با ارسال پارازیت منزوی کرده ایم و به زودی با راه اندازی شبکه "اسرار زینب" Zeinab’Secrets مشت محکمی بر دهان آنها خواهیم زد. من برنامه های این شبکه را دیده ام، عده ای بدون هدف مشخصی مسیری را طی کرده و بعد برمی گردند. خوب اینکار به چه منظوری پس انجام می شود؟ لااقل تکبیری، جانم فدای رهبری بگویند. یا لااقل در این مسیر پرچم امریکا را لگد کنند که رفت و برگشتشان بی فایده نباشد.

متأسفانه جوری راه می روند که اصلا صلابت اسلامی ندارد من متوجه شده ام آقای الهام در نبود من ساعتها به این جوانان لا ابالی خیره می شود و بعد حالش دگرگون می شود. بارها از من خواسته آنچنانی راه بروم و از پشت بنده را برانداز کند. از نظر ظاهری هم قضاوت بکنیم، رییس جمهور مهروزمان، آقای احمدی نژاد با کاپشن معروفشان یک سر و گردن از آنها بالاترند. خواهران بسیجی مان هم که تازه از آن لاغر مردنی های دراز بهتر و اسلامی ترند.

هر چند حداقل لباس پوشیده شده آنها طبق فرمایش مقام معظم رهبری نشاندهنده احترام به اصلاح الگوی مصرف و پیروی آنها از ولی امر مسلمین جهان است، اما دلیل نمی شود کلیه اندامهای خود را که هیچ، حتی موهایشان را نمایش دهند. ما برنامه داریم در شبکه اسلامی فرهنگی "اسرار زینب"، خواهران ما به جای رفت و آمدهای بی فایده، کنار هم نشسته و با حفظ پوششهای خود از اسرار زندگی زینب بگویند تا مشت محکمی بر دهان Victoria و صهیونیست باشد. صیغه محرمیت هم برای مشاهده شبکه تلویزیونی فوق بصورت زیرنویس برای بینندگان ارایه خواهد شد تا دچار معصیت نشوند.



۱۳۸۸ بهمن ۲۷, سه‌شنبه

بمباران پالایشگاه آبادان، فتنه ای از خامنه ای برای تضعیف دولت بنی صدر (حسین بروجردی)



یکی از خیانتهای آقای خامنه ای به ایران همین است که وقتی نیروهای عراق به ایران حمله می کنند، اولین هدفشان از کار انداختن پالایشگاه آبادان بود. آنها می آیند و تأسیسات پالایشگاه را می زنند که به دلیل استحکامات آسیب جدی نمی بیند. تیمسار ریاحی یکی از افسران ارتش ایران در نیروهای ناظر صلح در ویتنام بود و به دلیل مطلع بودن از فنون نظامی و آموزشی در مقایسه با پاسداران خامنه ای، تجربه زیادی داشت، دستور داد مازوت همراه با نفت سیاه و قیر و لاستیکهای مستعمل را در اطراف پالایشگاه آتش بزنند بطوری که از چند صد کیلومتری حتی از بصره قابل مشاهده باشد تا اینطور تصور شود که عراقی ها پالایشگاه را زده اند. درحالی که پالایشگاه به کار خود ادامه می داد.

گزارش را به فرمانده کل قوا که آن زمان آقای بنی صدر بود دادند. هنگامی که او به خمینی گزارش می دهد، خامنه ای هم حضور داشته، چند روز بعد خامنه ای در نماز جمعه می گوید :

"دشمن در چه فکریه؟ ما هیچ صدمه ندیدیم، نیروهای متجاوز عراقی هیچ کاری نتوانستند بکنند و پالایشگاه با قدرت به کار خود ادامه می دهد!"

وقتی این حرفها از رادیو پخش شد، ما گفتیم این [...] گاف داد! در واقع خامنه ای با این حرکت چراغ سبز به عراقی ها داد و نیروهای آنها که فهمیده بودند پالایشگاه سالم مانده، روز شنبه با تمام توان پالایشگاه را کوبیدند و از کار انداختند. این یکی از خیانتهای آقای خامنه ای رهبر فعلی ایران است . . .

چوبینه در جای دیگری از کتاب خود به چگونگی تضعیف دولت بازرگان توسط هاشمی رفسنجانی به کمک سپاه پاسداران اشاره می کند.


منبع : کتاب پشت پرده های انقلاب اسلامی، اعترافات حسین بروجردی، به کوشش بهرام چوبینه.

۱۳۸۸ بهمن ۱۹, دوشنبه

زعفران ایرانی، با نام اسپانیایی بر سفره اعراب


دردناک است که زعفران، این طلای ناب پر ارزش ایرانی که با زحمت زیاد کاشت و برداشت می شود، به خاطر نام کشور تولید کننده، باید با بسته بندی و نام کشور دیگری حتی به کشورهای عربی همسایه عرضه شود!
جالب اینجاست که صاحب شرکت بسته بندی زعفران یک ایرانیست که برای فروش بیشتر سوغات ناب ایران، عنوان دیگری بر آن می زند. خوشبختانه شماره تماس هم برای کسانی که شک دارند هم درج شده تا تماس بگیرند و خود بپرسند.
منبع این عکس تلفن همراه یکی از اقوام است که برای اثبات آنچه در خبرها آمده بود و عده ای شایعه می خواندند در اینجا قرار دادم.
 
Header Image from Bangbouh @ Flickr