۱۳۸۸ مهر ۷, سه‌شنبه

احمدی نژاد، این از «تهران» و «صنعتی شریف»، فکر رد شدن از کنار «پلی تکنیک» را کرده ای؟

هنوز مهر درست و حسابی شروع نشده که در یک هفته دانشجویان دانشگاه تهران سیلی اول و بعد صنعتی شریف مشت دوم را بر صورت دولت کودتا نواخت. هنوز در حیرتم در حالی که کلاس و خوابگاه ها هنوز درست و حسابی شروع نشده بود، این هماهنگی و یکپارچگی را دانشجویان از کجا آورده بودند! گفتند شریف از دروغگو بیزار است، دانشگاه تهران جای کودتاچی نیست، با بقیه دانشگاهها در سراسر کشور چه می کنی؟
می گویند جو صنعتی شریف از اول سیاسی نبوده و شاید به همین دلیل آخرین مانور تبلیغاتی دانشگاهی را در آنجا انجام دادی، اما هنوز تصاویر روزهای قبل از انتخابات که در همین دانشگاه شریف دانشجویان با "دروغگو، دروغگو" بدرقه ات کردند دل سیاهت را به درد می آورد. تازه این جوابی به حضور نوچه هایت بود، معلوم نیست اگر خودت بیایی چه خواهد شد! کامران دانشجو به عنوان موش آزمایشگاهی واکنش دانشگاهها را سنجید و پاسخش را همه دیدند. اما توصیه می کنم فکر رد شدن از نزدیکی پلی تکنیک را نکن که این یکی با کسی شوخی ندارد!
سابقه پلی تکنیک را اگر نگاه بکن. در زمان دولت نهم که عکست را جلوی خودت آتش زدند، اینبار که با کودتا بازگشتی بعید است سالم بمانی. امروز پلی تکنیک (امیر کبیر)، یک دانشگاه ستاره دار است. مثل همه دانشگاهها بشکه باروتی اماده انفجار است، اما چشیده ای که حساب پلی تکنیک (امیر کبیر) از بقیه جداست. اگر روزی گذرت به دانشگاهی که در سالهای اخیر فعالان سیاسی و آزادیخواهان بسیاری را فارغ التحصیل کرده است و انجمن اسلامی اش همیشه خاری به چشم اصولگرایان بوده، افتاد اینبار شعله های آتش به جای عکس، دامن خودت را خواهد گرفت!

میرحسین عزیز، رییس جمهور منتخب، تولدت مبارک

میرحسین موسوی برای من مردی از جنس بلور است، مردی شبیه باران. به همان شفافی به همان پاکی و مهربانی. من تا زنده ام به رای داده ام افتخار می کنم که مرد ماه مهر را انتخاب کردم. مردی که کمک کرد تا ایران بیدار شود و امروز در کنار ماست.
مردی که انتخاب قاطع ملت بیدار ایران بوده هست و خواهد بود. تولدت مبارک میرحسین

۱۳۸۸ شهریور ۳۱, سه‌شنبه

آقای خامنه ای، خطر! ماه مهر، کابوس شما شروع شد


نه تنها روزگار خوشی که کودتاچیان برای خود تصور می کردند آغازنشد بلکه هر روز فشار مردم ایران بر حاکمیت نا مشروع بیشتر از پیش می شود. سه ماهی که از دزدیدن رای مردم گذشت نه تنها آتش خشم آنها خاموش نشد، بلکه با سرکوبهای وحشیانه و دستگیری و تجاوز و فحاشی و آنچه که امروز بر همه دنیا عیان شده است، شعله ور تر شده است. دستاورد موج سبز مردم از شبهای قدری که دولت کودتاچی را ترساند و به هر طریقی آن را به سبک هر سال برگزار نکردند تا نماز روز قدس و حضور حماسی مردم آزاد اندیش ایران بود. روزی که بار دیگر سبزی بر اقلیت سیاه خود نمایاند و نشان دادند غزه و لبنان در برابر وطنمان دیگر اهمیتی ندارند. آخرین برگ زرد دولت کودتا و ولایت نامشروع حکایت مضحک عید فطر بود که خامنه ای یک تنه مقابل تمامی مراجع ایستاد و عید حامیان قلیل خود را از عید مسلمانان ایران جدا کرد.

اکنون بعد از سه ماه که از 22 خرداد گذشته است و هر روز ضربه ای بر پیکره بی ریشه حاکمیت وارد شده است، آنچه که از آن می ترسیدند، یعنی بازگشت دانشجویان به دانشگاهها فرا رسده است. آقای خامنه ای بارها به بیانهای گوناگون ترس خود را از دانشگاه و دانشجویان نشان داده است، اما از امروز این کابوس شروع شد. دانشگاهی که یکی از مهمترین مراکز فعالیت علیه حکومت شاهنشاهی بود، امروز خواب ولی فقیه را مشوش کرده است. با توجه به آنچه که تاکنون رخ داده است، تک تک دانشگاه های تهران و شهرستانها آبستن حوادث و اتفاقاتی مهم خواهند بود. جو دانشگاه های امروز که نسل سومیهای پرشور آنرا پر کرده اند با سالهای پیش کاملا متفاوت است. همین هایی که مادران خود را آگاه کردند و دست پدران خود را گرفتند و به خیابانها آوردند، قطعا اساتید را نیز با خود همراه خواهند ساخت. شبهای خوابگاه بحث اتفاقات اخیر و اقدامات بعدی داغ خواهد بود و سر کلاسها همین موضوعات به چالش کشیده خواهد شد و همین متولدین سالهای بعد از انقلاب که پیشرو تمامی اعتراضات بودند آسودگی را حتی از خواب رهبر ایران خواهند دزدید

هرچند موج گسترده ستاره دار کردن دانشجویان به دانشگاه آزاد هم کشیده شده است و به نظر می رسد بسیج دانشگاه ها به طرق مختلف تقویت شوند. اساتیدی مثل خود احمدی نژاد و کامران دانشجو حضور پر رنگ تری در دانشگاهها داشته باشند و خطر پاکسازی دانشگاه ها بیشتر احساس می شود. اما کنترل محیط دانشگاهی به آسانی کوچه و خیابان نیست. حضور چماق بدستان و افراد مسلح هرچند در محیط دانشگاهی ممنوع است، اما حکومت بارها با چماق بدستان در دانشگاه ها و خوابگاه خلاف آنرا ثابت کرده است که نمونه بارز آن واقعه 18 تیر بود. اما نیروی تفکر و اندیشه دانشجویان در دانشگاهها هرگز کنترل و متوقف نخواهد شد.


۱۳۸۸ شهریور ۲۳, دوشنبه

استکبار وطنی مهمتر از جهانی است، امروز همه ایران قدس است.

نه غزه، نه لبنان . . . . . جانم فدای ایران

احتمالا مستکبر ایران ظرف روزهای آینده اس ام اس و تویتر و فیس بوک و کلا اینترنت را مختل می کند. از جلو کامپیوتر برخیزید، اطلاع رسانی در خارج دنیای سایبر را فراموش نکنید. همه منتظر روز بزرگ هستیم . . .

۱۳۸۸ شهریور ۱۸, چهارشنبه

موقعیتهای شغلی تقدیم به بسیج، بذرپاش ها در راه هستند

نبرد اقلیت حاکم بر اکثریت مردم همچنان ادامه دارد. در کنار دستگیریهای گسترده، ارعاب و بی اخلاقی وسیعی که پس از تقلب اعمال شده است، علاوه بر قشر گسترده ای از مردم که تا پیش از این از حکومت دلزده و رویگردان بودند، بسیاری از طرفداران احمدی نژاد و مقام ولایت فقیه نیز دل زدگی شدیدی از انتخاب خود پیدا کرده اند. برای حفظ حکومت سست بنیاد احمدی نژاد، پاک سای های گسترده ای در مقامهای ریز و درشت اجرایی و غیر اجرایی، دولتی و نیمه دولتی صورت گرفته است. عده بسیاری یا برکنار، یا مجبور به استعفا شده اند و تعدادی نیز با مشاهده آنچه در جریان و پس ار انتخابات روی داد، شخصا کنار می روند و هر روز بیشتر از دیروز به مردم می پیوندد. این مساله قحط الرجال را در حکومت ایجاد خواهد کرد که اکنون نمونه بارز آن را در جامعه هنری می بینیم. افرادی که ذاتا سیاسی نیستند، اما همراهی آنها با مردم را بیش از پیش می توان دید. از هنرمندانی که دیگر در صفحه سیمای دروغگو دیده نمی شوند تا فیلمسازانی که قریب به یقین مهمترین رخداد سینمایی سال، یعنی جشنواره فجر را تحریم خواهند کرد. بیش از صد کاریکاتوریستی که برای مردم می کشند و دوسالانه بین المللی تهران را تحریم کردند. هنرمندان موسیقی که گل سر سبدشان نشان داد کاملا با مردم است.

ادامه این روند قطعا دولت محبوب آقای خامنه ای را بیش از پیش در تنگنا قرار خواهد داد. وقتی مدیری همچون صفایی فراهانی، تحصیل کرده ای همچون جلایی پور در بند است و کابینه مملو از وزیران کوتاه قامت فاقد سابقه و سواد لازم است، این ضعف نمایان تر خواهد شد. وقتی نگاهی به افرادی همچون بهبهانی و کامران دانشجو گرفته تا پایین دستی های وزارتخانه ها و سازمانها و حتی فرمانداری ها و شوراها بیاندازیم خواهیم دید روز به روز افرادی مشابه بذر پاش بیشتر خواهند شد.

دولنی که مشروعیت خارجی ندارد همانطوری که می بینیم با دادن امتیازهای مختلف سعی می کند حداقل به خیال خود چند کشور را متحد خود سازد. اتفاقی که قطعا در بعد داخلی نیز رخ می دهد. اولین قدم همراهی با دولت کودتا زیرپا گذاشتن شرف و انسانیت و دیانت است. کاری که از خرده بسیجی های چماق بدست روز مزد تا دانه درشتهای کودتاچی انجام دادند تا بلکه در ازای آن به نوایی برسند. برای بسیجیان از حذف خدمت سربازی تا ورود به دانشگاه وگرفته تا رسیدن به مشاغل مهم در نظر گرفته شده است که نمونه بارز آن مهندسی صنایع متولد 1359 ، آقای بذر پاش است. کسی که با معدل زیر 14 و با چهار ترم تاخیر مدرک خود را از دانشگاه صنعتی شریف اخذ نمود، عضو فعال چفیه به گردن بسیج این دانشگاه بود که در درگیری سال 1380 این دانشگاه نقش عمده ای داشت و امروز علاوه بر روزنامه وطن امروز، یکی از دو قطب خودرو سازی ایران را در دست دارد.

قطعا همانگونه که امتیازات خارجی به کشورهایی نظیر روسیه و نزوئلا و لبنان و غیره داده می شود، سهم داخلی آن از آن بسیجیانی خواهد بود که هزینه آنچه زیر پا گذاشته و فروخته اند را از حکومت احمدی نژاد دریافت می کنند تا بلکه در این قحط الرجال خود خواسته آقای خامنه ای اطرافیانی باشند.

۱۳۸۸ شهریور ۱۵, یکشنبه

شجریان در مصاحبه با VOA : اینها دیگر نمی توانند مملکت را اداره کنند، فقط می توانند کنترل کنند

محمد رضا شجریان استاد آواز ایران پس از 14 سال در یک مصاحبه زنده با شبکه صدای امریکا شرکت کرد و از آلمان با بیژن فرهودی مجری برنامه مصاحبه کرد. پس از صحبت در مورد پروژه "باغ هنر بم" وی گفت پولی که از طریق فروش دی وی دی و سرمایه گذاری شخصی آماده شده بود، 1 میلیارد تومان بود. دولت ششصد میلیون کمک کرد که این پول توسط استانداری کرمان گرفته و تحویل من نشد و صرف امور نامربوطی شد! من هم تصمیم گرفتم پروژه را تحویل خودشان دهم.
وی تاکید کرد که اگر هم در ایران بودم هم در این مصاحبه شرکت می کردم.
سپس در مورد گروه شهناز و آلبوم جدیدش توضیح داد و اجرای رندان مست توضیح داد. در مورد فروش آلبوم اخیر خود گفت عموما آلبومهای من شاید دو میلیون نسخه در بین مردم پخش شود، اما حدود صدهزارتای آن هم تولید ما نیست. اما از از رضایت مردم خوشحالم.
در ادامه استاد در مورد شروع کار حرفه ای خود، استاد بنان و . . . توضیحاتی داد.
اما تازه ترین تصنیف ایشان، یکی از موارد بحث و نگاه استاد در مورد مسایل پیرامون انتخابات ایران بود که ایشان گفتند : چه کسی است از آنچه که گذشته بی خبر باشد. رفتار اینگونه جواب مردم شریف ایران نبود، صحنه هایی که دیدم بقدری مرا منقلب کرد که به یکباره شعر فریدون مشیری به یادم امد و گفتم باید حرفی بزنم و ساکت نمانم. باید نشست و حرف زد نه با تفنگ جواب مردم را داد. ابتدا در دستگاه ماهور ساخته شده بود که چون دیدم جوابگو نیست در دستگاه دشتی ساخته شد.
شجریان در مورد درخواست عدم استفاده صدا و سیما از "ربنــــا" گفت : موجودیت صدا و سیما این است که زبان مردم وبرای همه مردم باشد نه اینکه فقط در یک جبهه و برای عده ای خاص باشد، من تحمل دیدن برنامه های صدا سیما را هم ندارم! این بود که من هم گفتم حق پخش صدای من را ندارید. در طول این سی سال، قدمی برای موسیقی بر نداشتند، حتی یک سالن نساختند، سالن کنسرتی در ایران وجود ندارد. صدا و سیما به حرف من گوش نداد تا شکایت کردم. تا موقعی که رفتارش را با مردم درست نکند، اجازه پخش صدای من را ندارد. آقای آقاسی، وکیل استاد از طریق تلفن، در مورد این پرونده شکایت گفت صدا و سیما توجیه نموده که چون اعتراضی نبوده است، پس ایشان پذیرفته که صدایش از صدا و سیما پخش شود! ضمنا در مورد حسین شریعتمداری، و ادعاهای واهی وی توضیح داد.
وی گفت :
این انتخابات نباید چنین نتیجه ای می داشت، دل هر دردمندی را به درد می آورد وقتی میبینیم جواب مردمی که گفتند رای من چه شد این بود. من نمی توانم کلمه ای را برای توضیح بیابم. اینها دیگر نمی توانند مملکت را اداره کنند، فقط می توانند کنترل کنند.
در بین جوانانی که با من کار میکنند، 20 خواننده خوب و 8 خواننده بسیار خوب داریم که می توانم تحویل هنر دهم که امیدوارم فضای کار برای آنها باشد.
با ممنوع کردن بانوان از خوانندگی، بخشی از موسیقی را حذف کردند، مگر می شود صدای سوپرانو در موسیقی نباشد؟ امیدوارم روزی به این نتیجه برسند صدای زنها باعث تحریک مردها نمی شود، چطور صدای مردها باعث تحریک زنها نمی شود!؟
ضمنا وی مصاحبه خود را با روزنامه وطن امروز تکذیب کرد، گفت این مصاحبه را با خبرنگاری برای یک خبرگزاری انجام دادم، اما نمی دانم این خبرنگار جوان چرا این کار را کرد.

۱۳۸۸ شهریور ۱۴, شنبه

تجاوز در حکومت اسلامی داستان جدیدی نیست، واقعیتیست که سی سال بر افکار ما اعمال شده است.

سرکوب اعتراضات مدنی مردم از قطع اس.ام.اس و تهدید به تجاوز وحشیانه به ناموس کشیده شده است. با وجود تاریکی مطلق خبر رسانی، ماهیت حکومت متجاوز سید علی خامنه ای در تمام دنیا پخش شده است و بوی گند آن هر شامه ای را می آزارد. اما اگر حافظه تاریخی ضعیف ما اجازه دهد و به آنچه در این سی سال بر ما گذشت رجوع کنیم، خواهیم دید افکار ما در این مدت تحت تجاوز (مودبانه اش می شود شستشوی مغز!) قرار گرفته است. برای یادآوری موارد زیر را اشاره می کنم و تصمیم گیری را به عهده شنونده خواهم گذاشت :

پنج ساله بودم که سربازان گمنام امام زمان بی خبر به خانه مان ریختند و دستگاه پخش ویدیو را با شکستن شیشه کمد همراه با چند فیلم هندی، شوی رنگارنگ و حسن کچل همراه با تعهد کتبی از پدرم بردند.

شش ساله بودم که در کودکستان، به جای شعر توپ قلقلی، مجبور به حفظ کردن « ایران، ایران، خون و مرگ و عصیان» شدم . عکس خمینی و خامنه ای جای شاپرک و رنگین کمان را گرفت!

هفت ساله بودم که در حیاط مدرسه، صبح های سرد زمستان صف می بستیم و بعد از دعای فرج امام زمان می گفتیم خدا یا از عمر ما بردار و بر عمر خمینی بیافزا، تاکید می کنم من طفلی 7 ساله بودم و خمینی بیش از هشتاد ساله!

هشت ساله بودم که برای اولین بار به مسجد رفتم تا سینه بزنم و برای کسی که نمی دانستم کیست گریه کنم.

نه ساله بودم که فهمیدم نباید از دایی روانی ام متنفر باشم و بترسم، دایی موجی من (خدا رحمتش کند) قهرمان جنگ بود، لایق زندگی و پدر شدن بود نه اینکه در اتاقش محبوس شود تا بمیرد.

ده ساله بودم که پرچم کشورهای جهان را موقع آتش زدن یاد می گرفتم.

یازده ساله بودم که می دیدم پاترولهای زرد گشت ثار الله چطور خواهرم را به وحشت می اندازد، امروز بجای آن بنز سفید و سبز با نام گشت ارشاد آمده، اما همچنان ترس را در وجود مادر و خواهرم می بینم.

دوازده ساله بودم که در کتاب تاریخ مدرسه آموختم باید از کل تاریخ 2500 ساله ایران، غیر از چند سال بعد از انقلاب متنفر باشم و باید با ثبت نام در بسیج دانش آموزی آماده نثار جانم برای رهبر باشم.

سیزده ساله بودم که روز سیزده آبان مدرسه بجای اردوی پارک ارم، ما را به تظاهرات برد.

چهارده ساله بودم که زنگ ورزش جای خود را به معلم ریشوی پرورشی داد تا با جهاد با نفس (جهاد اکبر) آشنا شوم.

پانزده ساله بودم که زن عموی هفتاد ساله من، جلوی من رو گرفت تصویرهای سانسور شده لنگ و گردن بازیگران زن صدا و سیما علامت سوال سنگینی بر ذهنم بود.

شانزده ساله بودم که ناظم محترم دبیرستان با خط کش در حیاط مدرسه قدم می زد تا مبادا کسی از ثواب نماز جماعت غافل شود. بچه های مأمورمخفی که مسوول شناسایی نماز نخوانها بودند را هرگز فراموش نمی کنم.

هفده ساله بودم که کتابهای رساله مراجع و حلیه المتقین، نایابهای کتابخانه مدرسه بودند!

هجده ساله بودم که به جرم قرار گذاشتن با جنس مخالف شدیدا مورد امر به معروف و نهی از منکر قرار گرفتم.

در سالیان بعد از آن نیز این آلودگیهای ذهنی و چالش تضادها در ذهن من ادامه داشت و دارد با این تفاوت که هر چند با این تفکرات بزرگ شده ام و شخصیتم شکل گرفته، اما یاد گرفته ام در برابر تجاوزهای مغزی مقاومت نشان دهم!

پریشانی این تجاوزی که نه بر جسم ما اما بر گوش و چشم و مغز ما صورت گرفته است، شاید هرگز بهبود نیابد. اگر در این سی سال ما و پدران ما در برابر این تجاوز ساکت نمی ماندند، امروز حکومتی که در دست بیماران جنسیست، عملا به جوانان ما تجاوز نمی کرد . . .


۱۳۸۸ شهریور ۱۰, سه‌شنبه

گروه لباس شخصی های ژاپنی به ایران می آیند !


منبع عکس فوق : خل نوشته های شغال

خبرگزاري فالس-وزارت خارجه ژاپن اعلام کرد لباس شخصي هاي ژاپني موسوم به گروه ميتي کومان به دنبال حوادث اخير بعد از انتخابات به ايران خواهند آمد.
اين گروه که برخلاف همنام ايراني خود، براي اجراي عدالت به هر ولايتي سرک مي کشد، بدون استثتاء در تمامي موارد، دست حاکم ولايت را در پس پرده ظلم و فساد افشا مي کند. « داداش کايکو» (نفر اول از سمت راست) سخنگوي اين گروه اعلام کرد اين گروه که مهارت کافي در زمينه محکوم کردن حاکمان فاسد را دارد، با توجه به نقش غير قابل انکار ولايت فقيه در جنايات و بي عدالتيهاي ايران، به زودي به اين سرزمين سفر خواهند کرد. همچنين « تِسوکِه »، عضو فعال اين گروه به خبرنگار ما گفت عليرغم محدوديتهاي موجود خواهر (!) اين گروه نيز به ايران سفر خواهد کرد تا از سلاح ويژه خود! در اين ماموريت استفاده کند. اين خبرگزاري اعلام کرد صدا و سيما که تا پيش از اين بيش از هفتاد و شش مرتبه اين سريال را پخش کرده بود، و تمامي ايرانيهاي سه الي هشتاد و سه ساله را با اين حکايت پندآموز آشنا کرده بود، در اقدامي تلافي جويانه چند وقتي است که اين سريال را براي عدم تنوير افکار عمومي نمايش نمي دهد (اين جمله طنز نبود واقعا ديگر ميتي کومان نشان نمي دهد!). اما «مي تي کومان»، پير فرزانه اين گروه (دقت کنيد هر پيري فرزانه نيست و هر پير فرزانه اي، خامنه اي نيست!) متاسفانه تنها مشکل اين ماموريت را مفقود شدن علامت ويژه اي براي به زانو در آوردن و به خاک افتادن ولي فقيه فوق اعلام کرد. اما مژده داد «زُمبه» (سوم از سمت راست) براي اجراي حکم احمدي نژاد اعلام آمادگي کرده است ...!

 
Header Image from Bangbouh @ Flickr