۱۳۸۹ آبان ۶, پنجشنبه

گاهشمار صد سال آینده ایران، کدام یک را انتخاب می کنید؟


سال 1489: تقویم تاریخ / 1

یکصد سال پیش در چنین روزهایی دوران سیاه تاریخ ایران پس از سی و دو سال حکومت دیکتاتوری دینی به پایان رسید. حکومتی که در سال 1357 هجری شمسی روی کار آمد و بلافاصله تبدیل به دیکتاتورترین و بی کفایت ترین حکومت سرزمین ایران شد، به دست مردمان دلیر آن زمان ایران سرنگون شد و پس از سالها آزادی را به این سرزمین باز گرداندند.

در سال 1388، پس از تقلب در انتخابات و سرکوب وحشیانه حکومت اسلامی نظامی، مردم آزادی خواه آن زمان به پا خواستند و در حالیکه روز به روز متحدتر و مصمم تر می شدند جلو ویرانی ایران، نابودی سرمایه های ملی، سلطه اسلامگرایان افراطی و تحقیر ایرانیان را گرفتند و ما امروز این آزادی و دموکراسی و سربلندی سرزمین کهن خود را مدیون زنان و مردان آزاده آن زمان هستیم.


سال 1489: تقویم تاریخ / 2

یکصد سال پیش در حالیکه می رفت کار حکومت دیکتاتوری دینی که در سال 1357 تأسیس شده بود یکسره شود، جنبش مردم عقیم ماند و سر انجام به دست حکومت اسلامی تندرو به نابودی کامل ایران منتهی شد.

در سال 1388 ، پس از تقلب در انتخابات و سرکوب وحشیانه حکومت اسلامی نظامی، نارضایتی مردم علنی تر شد و در حالیکه همه چیز نشان از سرنگونی حکومت می داد، روز به روز از اتحاد مردم کاسته شد و خیلی زود مردم آن زمان، زندانیان و کشته شدگان حکومت ظالم را فراموش کرده و زیر سایه ترس و منفعت طلبی افسار حکومت را به دست دیکتاتوران ایران دادند و سرانجام در کمتر از صد سال کهن ترین کشور جهان نابود و امروز هرگز کسی به نیکی از آن مردمان یاد نمی کند.

گاهشمار تاریخ صد سال گذشته ایران : 1389 تا 1489

2

1

1357

تأسیس حکومت اسلامی توسط روح الله خمینی (معظم اول)

تأسیس حکومت اسلامی توسط روح الله خمینی (معظم اول)

1368

مرگ خمینی، پایان سلسله خمینیه و روی کار آمدن سلسله آل خامنه توسط سید علی خامنه ای (معظم دوم)

مرگ خمینی، پایان سلسله خمینیه و روی کار آمدن سلسله آل خامنه توسط سید علی خامنه ای (معظم دوم)

1373

کشته شدن ولیعهد ناکام سلسله خمینیه، سید احمد

کشته شدن ولیعهد ناکام سلسله خمینیه، سید احمد

1388

تقلب در انتخابات و سرکوب وحشیانه مردم توسط آل خامنه

تقلب در انتخابات و سرکوب وحشیانه مردم توسط آل خامنه

1390

افزایش قدرت نظامی آل خامنه و سکوت و رخوت مردم

اتحاد مردم علیه حکومت دیکتاتور و سرنگونی آن / برگزاری انتخابات آزاد

1395

مرگ خامنه ای و عمامه گذاری پسرش "مجتبی"(معظم سوم)

جمهوری ایران روابط خود را با کشورهای دنیا بهبود می بخشد/ بازسازی کشور

1400

جنگ هسته ای اول را ایران آغاز و میلیونها نفر کشته می شوند، حکومت منتظر است امام زمان به کمک آنها بیاید

بولیوی، ونزوئلا، لبنان و فلسطین موظف می شوند وامهای خود را به ایران برگردانند. / سران حکومت سابق محاکمه شدند

1410

فقر و گرسنگی ایران را ویران کرده است، درخواست کمک ایران از پاکستان و طالبان / اعدام 3 میلیون ایرانی

برقراری صلح کامل در عراق و فلسطین و اسراییل / المپیک نهران / برگزاری اولین دوره لاتاری برای اخذ گرین کارت ایران

1419

کشته شدن مجتبی خامنه ای توسط "کلب المهدی مصباح" (معظم چهارم) تأسیس سلسله مصباحیون

کشف احمدی نژاد در غاری در بولیوی و استرداد وی برای محاکمه به ایران / بازگشت مهاجرین ایرانی به وطن /

1425

انتقال پایتخت به قم / واگذاری دریای خزر و خلیج فارس

کنسرت ابی در اصفهان/ ثبت رقص ایرانی در یونسکو

1438

اکثر ایرانیان به افغانستان، موریتانی و کومور پناهنده شده اند.

درگذشت آخرین معتاد به مواد مخدر/ انتخاب نهمین رییس جمهور زن ایرانی

1455

عمامه و عبا برای همه اجباری شد / عربی زبان رسمی ایران / حکم سنگسار برای زنی که دماغش را نپوشانده بود صادر شد

علیرضا افتخاری در پاریس آلبوم شماره 4789536 خود را با نام " خامنه ای ناز من " بیرون داد / اتوبان ایلام طبس افتتاح شد

1470

ایرانیانی که حاضر به زندگی چادرنشینی نبودند اعدام شدند.

درخواست امارات برای پیشکش چند جزیره به ایران در خلیج فارس

1472

رییس جمهور ونزوئلا ایران را قدرت اول جهان نامید / ملا محمد احمدی نژاد خواستار حقیقت یابی در مورد هولوکاست شد / هشت صفر از واحد پول ایران حذف شد

از نمونه تاکسیدرمی شده سپاهی و آخوند و لباس شخصی در موزه تاریخ ایران پرده برداری شد / رییس جمهور ایران به دلیل قطعی 2 دقیقه ای برق کشور از مردم عذرخواهی کرده و استعفا داد.

1480

آمادگی کامل ایران برای ظهور امام زمان / شتر سواره نظام ملایان آماده حمله به امریکا شدند

درگذشت آخرین نمونه ملا و انقراض آنها / ایران ایر، از اولین شاتل فضایی کهکشان پیمای خود رو نمایی کرد

1489

پس از دول علی لاریجانی (معظم پنجم)، ولیعهد وی احمد جنتی به مقام عظمایی رسید / آغاز جنگ هسته ای دوم

احمد جنتی با تأسیس تلویزیون رنگارنگ2 اعلام کرد می خواهد یک تنه ایران را از چنگ دموکراسی و آزادی نجات داده و به آغوش اسلام برگرداند.


۱۳۸۹ مهر ۲۴, شنبه

تاریخ اسلام در یک نگاه

نمودار وقایع تاریخ اسلام، از ولادت محمد رسول الله، تا حادثه یازده سپتامبر در یک نگاه.
لازم به توضیح است این حوادث که به ترتیب زمان وقوع از قرن 6 تا 21 میلادی ترسیم شده است، به انتخاب دائرة المعارف اسلام، نوشته Juan E.Campo می باشد.
در این نمودار وقایع نگاری، حوادث مهم جهان اسلام، از اندلس تا فیلیپین را در بر می گیرد و به دو زبان انگلیسی و فارسی تهیه شده است.


استفاده بدون ذکر منبع مجاز نیست.

۱۳۸۹ مهر ۲۱, چهارشنبه

سفر به لندن یا پاریس، جایزه یک مسابقه داستان نویسی!

نشتابید! نشتابید!

شرمنده، سی و دو سال دیر اقدام کردید! سی و دو سال نه برای شرکت در مسابقه، بلکه برای درک آنچه از دست داده اید دیر به فکر افتادید!

آنچه در تصویر می بینید، برگی از مجله "کاریکاتور" است، که توسط آقای محسن دَوَلو منتشر می شد. مجله ای که از 6 مردادماه 1347 تا اوایل بهمن 1357 منتشر شد و بعد هم برای همیشه بسته شد.

هدف من بررسی تاریخچه طنز و کاریکاتور نیست، آنچه جالب توجه است اینکه سی و دو سال پیش جایزه اول یک مسابقه طنز نویسی در یک ماهنامه طنز، سفر به فرنگ بوده است چیزی که شاید آنموقع پیش پا افتاده بوده، اما امروز برای من نسل بعد از انقلاب از این جهت حیرت آور است که اکنون درست در موردی مشابه، جایزه مسابقه طنز نویسی مجله طنز و کاریکاتور، فقط شش ماه اشتراک رایگان است!
وقتی این صفحه از مجله قدیمی را دیدم، گویی برگی از تاریخ هزاران سال پیش به دستم رسیده که از روی آن می توانم سطح زندگی دورانی را حدس بزنم که انگار نه انگار که فقط سی و دو سال از آن زمان گذشته است.

۱۳۸۹ مهر ۱۹, دوشنبه

دروغهای مجاز و سودمند


۱۳۸۹ مهر ۱۵, پنجشنبه

البُراق، مرکب معراج محمد یا وسیله نقلیه ابراهیم؟ + تصاویر این چهارپای زن سان

آنچه در ادامه می خوانید برگردان پارسی از منابع انگلیسی در مورد مرکب و زن سان پیامبر در شب معراج است. بخش اعظم این مطلب از کتاب دایرة المعارف اسلام، گردآوری Juan E.Campo می باشد که در سال 1950 گردآوری و که در سال 2009 در امریکا تجدید چاپ شده است.

البُراق، Al-Buraq نامی عربی احتمالا به معنای روشن کننده می باشد. نام حیوان افسانه ای است که حضرت محمد را از مکه به اورشلیم و سپس به هفت آسمان در شب معراج برده است. طبق عقاید اسلامی این حیوان توسط جبرئیل با زین و لگام خدمت پیامبر آورده می شود. ظاهرا مَرکبی بالدار، کوچکتر از قاطر، با بوده است. آمده است این حیوان مانند باد در هوا حرکت می کرده است. قدیمیترین تصاویر از این حیوان به ابتدای قرن چهاردهم میلادی بر می گردد که دارای سری شبیه زن و تاجی بر سر بوده است. همچنین گاهی این حیوان را با پر طاووس به تصویر می کشند. نمونه های این تصاویر را می توان در نقوش دیواری مصری و نقاشیهای مذهبی دید. همچنین این نقاشیهای رنگی را میتوان بر کامیونهای افغانستان و پاکستان و هند هم مشاهده کرد.

البراق نامی متداول است که فلسطینیان به دیوار غربی اورشلیم می گویند. جایی که معتقدند رسول الله لگام این حیوان را هنگام نماز به آن بسته است. حتی گفته می شود در گذشته مسجد کوچکی نیز به نام این حیوان در این نقطه وقف شده بوده است. [1]

هرچند همه البراق را مرکب محمد رسول الله در سفر به معراج می شناسند، اما در داستانهای غیر اسلامی و قدیمیتراین حیوان افسانه ای مرکب حضرت ابراهیم بوده است که گفته می شود وی را هر روز صبح به مکه نزد همسرش هاجر و عصر هنگام، نزد دیگر همسرش سارا در سوریه می برده است. [2]

1- Encyclopedia of Islam, Page : 118,Juan E.Campo, Edition 2009

2- Rosen, Brenda. "Buraq." The Mythical Creatures Bible: The Definitive Guide to Legendary Beings. New York: Sterling Publishing Co. 2009. 104. Print.

همچنین بخوانید در :

Juan Eduardo Campo, The Other Sides of Paradise: Explorations into the Religious Meanings of Domestic Space in Islam (Columbia: University of South Carolina Press, 1991); Arthur Jeffery, Reader on Islam (The Hague: Mouton & Company, 1962).

۱۳۸۹ مهر ۸, پنجشنبه

اگر مشاهیر جهان در زمان صدر اسلام بودند . . .

l

اگر مشاهیر جهان در زمان صدر اسلام بودند . . .

اُپرا وینفری : از فردای روز عروسی شروع شد، اول فقط در حد پول تو جیبی بود، اما کم کم هرچی داشتم رو صرف امور تبلیغات و بعد هم جهــاد خرج کرد. می گه دارم یه بیزینس می زنم که اگر بگیره نون خودمون و صد نسل بعد از خودمون تو روغنه. اون مدتی هم که تو شعب ابی طالب اردو زده بودیم گیر داده بود بیا واسه دختر بچه ها یه دیزنی لند بزن!

چند روز پیش یه خانمی همسن و سال خودم به از کنارم رد شد کلی متلک بارم کرد. میگفت اسمش خدیجه اس. شاکی بود که چرا خواستگار من رو رو هوا زدی؟ فکر می کنی عاشق چشم و ابرو ته؟ گفتم درسته پیرم اما محمد امین قول داده جز من به زن دیگه ای فکر نکنه!

پاواراتی : وقت و بی وقت ازم می خوان رو دیوار، بالای مناره بخونم. که همیشه هم یه متنه. به خصوص صبحها که شرمنده میشم ملت رو بیدار کنم. دیروز یه آقای سیاهی اومده بود می گفت : تو رورورو خـ خـ دا بزززار یـ یـ ه بار هم ممن بخ خ خونم! فکر کنم می خواد بعدا مسجد صدا و سیما به نامش بشه!

هیتلر : به علی گفتم تو در خیبر رو باز کن باقیش با من، تا قبل غروب آفتاب یه یهودی زنده نمی مونه. طرح سوزوندن رو ارائه دادم که میگن حال نمیده. گردن زدن بهتره. در مجموع از کارها و ایده هام خیلی استقبال می کنن. میگن بجای این سبیل مسخره اگه یه ریش انبوه اسلامی بگذاری یه دعای ویژه به نامت ثبت می کنیم هر شنبه شب ملت مجبور باشن بخونن.

مگان فاکس : خیلی دلم میخواست بزرگ که شدم هنرپیشه حالیوود بشم. اما این خوشگلی کار دصتم داد و از شش سالگی اومدم تو آقوش اسلام و افتادم به شوهر داری. به دوستم عایشه هسودی می کنم که می تونه بازم اروسک بازی کنه. میگه شانس آوردم جای تو نیصتم! پیامبر میگه یه کاری میکنم بعد از من مال کسی نشی. خدا کنه اون موغع بتونم برم باظی کنم! (ببخشید اگر غلت داشت، وقط نشد برم مدرسه)

استیون اسپیلبرگ : دو – سه بار از ایده هام برای محمد گفتم خیلی خوشش اومد، حالا هر جایی می شینه از سفر به آسمون و جبرئیل نامرئی حرف میزنه. عجب غلطی کردما! یه قرارداد باهاش بستم که البته جلوه های ویژه اش کمی سنگینه. قراره کاری کنم ماه با یه اشاره نصف بشه.

هیو هفنر : دارم چاپ صدم حلیة المتقین رو منتشر می کنم. استقبال مسلمین از این کتاب حرف نداره. تصمیم دارم مصورش کنم و اگر حدیث بهم برسونن بصورت ماهانه منتشرش کنم، اسمش رو هم بگذارم : بازیچه مرد!(PlayBoy)

سنمار : ما رو از ایران کشوندن اینجا که یه ساختمون مربعی سیاه براشون بازسازی کنیم که جاذبه توریستی بشه. می تونم چیزی بسازم که مردم هفتاد بار دورش بچرخن و کیف کنن. اما می گن یه کاری می کنیم نتونی نمونه دیگه ای واسه کسی بسازی، یه کم به قضیه مشکوکم . . .

میکل آنژ : مجسمه هام رو که به عنوان بُت پودر کردن هیچ، چیزی نمونده بود خودم رو هم به عنوان مشرک گردن بزنن. چاره ای نیست، هنر رو گذاشتم کنار و گوشه میدون مدینه خرما می فروشم. نمی دونم هزار سال دیگه کسی یه خرما فروش بی هنر رو یاد می کنه یا نه؟

دیوید بکام : مدام نامه هایی از آقای به اسم قمر بنی هاشم میگیرم که تهدید به اسید پاشی می کنه. اینجا همه من رو زید صدا می کنن. یه آقای امروز تو کوچه دنبالم افتاده بود و مدام حدیث شرایط لواط مستحبی رو برام می خوند و گیر داده بود که من غلمــان بهشتی هستم!اصلا دلم نمی خواد فکر کنم به من نظر داشته L

شکسپیر : یه کتاب گرفتم برای ویراستاری به اسم کتاب آسمانی، نویسنده خدا! متنش خیلی ضعیفه، اگر بخوام میرایش کنم کلش باید عوض بشه. پیشنهاد دادم اجازه بدن دو – سه داستان عشقی زیبا توش بنویسم که همه شیفته خوندنش بشن، اما گفتن نویسنده قبول نکرد.

مارکو پولو : امروز از خاطرات سفرهام تعریف میکردم، هرچی میگم بابا، چین! اینا میگن : سین! حالا این مهم نیست، اما باور نمی کنن گیلاس میوه است، برف وجود دارد و فیل حیوان نجیبی است!

۱۳۸۹ مهر ۷, چهارشنبه

من و جنگ با هم به دنیا آمدیم، جنگ ایستاد . . . اما من هنوز می جنگم

همزمان با تولد من در آغاز پاییز آخرین سال دهه پر تنش پنجاه شمسی در ایران، همزادی برای من بدنیا آمد بنام "جنگ"، هیولایی ویرانگر که هشت سال سایه سنگینش بر من و کشورم بود. . . روزهایی که من حرف زدن می آموختم، حرف جنگ همه جا بود . . . روزهایی که من پا می گرفتم، جنگ جوانان ایران را می گرفت. هیولایی که تا سن دبستان با من بود و برای نسل پرجمعیت متلدین سالهای آغازین انقلاب نوستالژی یکسان و منحصر بفردی خلق کرد.

این واژگان با تنها در کودکی ما حک شد : آژیر قرمز، ضد هوایی، جنگ زده، سربازگیری، اعزامی به منطقه، اسیر، سنگرهای جلو مسجد، حجله های سرکوچه، تانک عراقی، بچه شهید و . . .

" آتش" جنگ هشت سال بعد "بس" شد، اما امروز برای من سی ساله پایان نیافته است. هرچه می گذرد بیشتر می فهمم آن همزاد کریه من چه بلایی بر سرم آورده و امروز هنوز خانه ام امن نیست .

نابودگران در لباس قهرمانان دیروز دشمن آزادی من شده اند.

در برابر این دشمن جام زهر نمی نوشم، این زهر لایق دیکتاتوری است که کم کم همه چیزم را می گیرد. من به دنبال طریق القدس نیستم، پیش از هرچیزی به دنبال حق خودم هستم. این راه نه از کربلا که از تک تک کوچه خیابان ها و خانه های این شهر می گذرد.

من شوق نوشیدن شربت شهادت ندارم، من آرزو دارم زندگی آزادانه ای در وطنم داشته باشم. می خواهم بتوانم از زنده بودنم لذت ببرم. نمی دانم این چه طالعیست که برای نسل من نوشته شده که گویی تا زنده ایم باید در حسرت آزادی و امنیت باشیم و برای دست آوردن این حداقل پیکـــــــار کنیم. ستیز نه با بیگانه، که با دشمنی هموطن از جنسی خصمانه تر از دشمن بیگانه . . .

۱۳۸۹ مهر ۵, دوشنبه

قصه های شهرزاد : این داستان افسانه محمود در نیویورک

دروغگویی و تملق را پایانی نیست! آنچه در زیر می بینید خبری از خبرگزاری فارس است در مورد حضور محمود احمدی نژاد در نیویورک، مقر سازمان ملل و افسانه سرایی های یک نماینده متوهم مجلس از این سفربه نام کریم شهرزاد. که اینبار خبرگزاری را با هزار و یک شب اشتباه گرفته است. برای مشاهده عکس روی آن کلیک کنید.
در بخشهایی از داستان ....می - تخیلی می خوانیم :

يكي از روساي جمهور در ديدار با احمدي‌نژاد خطاب به وي گفت كه من مديون شما هستم چون از عكس شما در انتخابات استفاده كرده و با اين روش پيروز شدم. او در اين ديدار از رئيس‌جمهور منتخب ايران تشكر و قدرداني كرد.


برخي از هيئت‌ها براي برگزاري انتخابات‌هاي پيش روي كشورشان از مقامات ايراني در‌خواست مي‌كردند كه تجربيات خود را در اختيار آنها قرار دهند.

۱۳۸۹ مهر ۲, جمعه

مسابقه تصویری ویژه نماز جمعه : چند نفر لباسی غیر از نظامی و روحانی دارند؟

حضور پرشور مردم عادی در نماز جمعه!

عکسهای نماز جمعه روز 1389/7/2

۱۳۸۹ شهریور ۲۰, شنبه

سر هر چهار راهی به یاد امام زمان می افتم، شما چطور؟

سر هر چهار راهی که بایستی باید کلی هزینه بدهی. هم هزینه مادی هم معنوی که در قیاس با هزینه وقت، بنزین و آلودگی هیچ است! کودک، زن، جوان وپیر، گل فروش و گدا و اسپندی و شیشه پاک کن می آیند و بر شیشه ماشینت که نه بر قلبت چنگ می زنند و طلب کمک می کنند. اگر دست به جیب هم نبری و با بی خیالی شیشه ات را بالا بکشی درد وجدان، قلب و روحت را می آزارد. در چنین مواقعی است که به یاد مملکت امام زمانی ام می افتم. مملکت ماتم زده زخم خورده گدا پرور ما جاییست که می گویند امام زمان برای ظهور، انتخابش کرده!

جایی که رهبر، نایبش است، رییس جمهورش سربازش، معاون رئیس جمهور واسطه ش ، سپاهیان مریدش و امتی در انتظارش هستند.

نمی دانم اگر این منجی عالم بشریت را نخواهیم برای چه کسی باید عریضه بنویسیم ؟ التماس و خواهش و داد پیش چه کسی ببریم؟

به نیت نایب بودنش سرزمینم را نابود می کنند، به خیال سرباز بودنش هر دروغی گفته می شود و با حیله مرید بودنش خون مظلوم ریخته و حق مردم خورده می شود. امتی هم بلاکش و مصیبت دیده و تحقییر شده به خوش خیالی « منتظر بودن» مانده اند که مانده اند . . .

مَلِکا! مَها! نِگارا! صَنَما! بُتا! بهارا! بی خیال این مملکت شو. نزدیک دویست کشور دیگر غیر ایران هستند که اگر بی انصافی آمار نباشد، حداقل صدتایشان وضعی بهتر از ما دارند.

موعودا! نمی دانم ساکن برمودا هستی یا بیت رهبری، نمی خواهم بدانم دار و دسته مصباح خیال می بافد یا امثال گنجی راست می گوید. اما هرچه هست این انتظار بی حاصلت مارا کشت، نه از شوق دیدار، بلکه افتضاح نایبت ما را دق داده .

قائما! با این نعمات زمان انتظار غیبتت که تا الان نصیبمان شده وای به روزی که زمان ظهورت برسد!

اماما! اگر فرض کنیم واقعی بودی که نیستی، با این نشانه های حکومت نایبنت دیگر کسی باورت نخواهد داشت.

ولی عصرا! در این حکومت اگر ظهور کنی قبل اثبات ادعایت کشته خواهی شد

حجه اللها! تا امروز بزرگی کرده ای و هرچه این امت دعا کرده اند را بی جواب گذاشته ای و نامه ها را حواله چاه کرده ای، آقایی کن و باز هم جوابشان را نده تا باور کنند که نیستی.

صاحب الزمانا! اجازه بده اختیار مملکتمان دست خودمان ، صاحب زمان و ولی امور خود باشیم.

خاتم الاماما! فراهم کردن مقدمات ظهورت کمرمان را شکست، نوش جانمان؛ ثواب بقیه اش را نصیب قوم دیگری کن، ما نالایق، نا سپاس و کافر . بخدا ملت ما عربی نمی دانند، ظهور هم کنی حتما مشکل زبان خواهی داشت! از وقتی غایب شدی تا الان بیست و اندی کشور عرب زبان تأسیس شده که برای ظهورت بهتر از ما هستند. آقایی کن و ظاهر و غایب شدنت را هم به همانجا انتقال بده . . .

۱۳۸۹ شهریور ۱۷, چهارشنبه

مجلس «لاریجانی» تصویب نمی کند، دولت «احمدی نژاد»تصویب می کند!

عکس از صفحه خبرگزاری فارس.
خود سریهای یک دولت در یک کشور به اسم جکهوری اسلامی

۱۳۸۹ شهریور ۱۶, سه‌شنبه

زن خوب در تلویزیون ایران کیست؟

زن خوب در تلویزیون ایران کیست؟

زنی که آدامس بجود حتما یا قاچاقچی است یا روسپی!

زن خوب کسی است که با استفراغ اعلام حاملگی کند.

زن خوب کسی است که در منزل فقط پیراهن مردانه می پوشد .

زن خوب کسی است که صبح از اتاق دیگری بیرون بیاید و به همسر خود صبح بخیر بگوید.

زن خوب کسی است که فقط وقتی جلوی آینه بایستد که بخواهد گریه کند!

تبصره : این آینه حتما باید در مستراح باشد نه آینه آرایش!

زن خوب کسی است که جلوی دوربین نمی دود.

زن خوب کسی است که لباسش حداقل 3 الی 4 سایز بزرگتر باشد!

مجری خوب زن هرگز اسم کوچکش افشا نمی شود!

زن خوب کسی است که در صحنه های عروسی فقط لبخند بزند و مردان اجازه دارند حداکثر در جا دست بزنند،

زن خوب کسی است که اگر متأهل باشد حتما خانه دار است، اما اگر مجرد باشد می تواند شاغل باشد!

زن خوب کسی است که اگر در خیابان با مردی تصادف کرد، حتما تا قسمت آخر سریال با او ازدواج کند!

زن خوب کسی است که هرگز مانتو نمی پوشد، عینک آفتابی نمی زند، اسم عربی دارد، اگر بالای چهل ساله باشد یا در حال ظرف شستن است یا لباس دوختن، زن خوب هرگز در حال مطالعه نیست .

زن خوب کسی است که غیر از لباس سیاه، قهوه ای یا خاکستری بپوشد

زن خوب کسی است که اگر شوهرش ازدواج مجدد کرد، در پایان او را ببخشد.

۱۳۸۹ شهریور ۱۵, دوشنبه

دستِ پشمالوی بی شرمِ یتیم نوازِ آقای وزیر

تصور کنید بعد از افطار در کانون گرم خانواده نشسته اید و با پدر و مادر و خواهر و برادر از در و دیوار حرف می زنید صدای بگو بخندتان فضای خانه را پر کرده است، تلویزیون هم روشن است و برای خودش برنامه پخش می کند و شما هم هر از گاهی نگاهی به آن می اندازید. ناگهان خنده بر لبان همه می خشکد، همه نگاهها بر صفحه تلویزیون دوخته می شود : دو سه دختر و پسر خردسال و کودک با لباس کهنه بیخ دیوار روی زیر اندازی پاره، در خانه ای که معلوم است آلونک خرابه ای بیش نیست، نشسته اند، دوربین نورسرخود فیلمبردار مثل فیلمهای مستند حیات وحش از روی چهره تک تکشان رد می شود. این شکل نمایش فقر برای خانواده شکم سیر شما دردناک است اما درد واقعی وقتی بر قلب شما چنگ می اندازد که دست پشمالویی وارد صحنه می شود. کارگردان سعی می کند با حرکت آهسته و موسیقی متن، صحنه چپاندن خرما توسط وزیر تعاون، محمد عسگری، به دهان کودکان یتیم و مستمند معنوی و روحانی جلوه کند.

لبخند کثیف آقای وزیر که به خیال خودش مملو از عطوفت پدرانه است واقعا مهوع است. دست آقای وزیر خرما و نان را در حلقوم کودکان یتیم فرو می کند و تیر شرم را در قلب ما.

نمی دانم شدت نور نور افکن تابیده بر صورت معصوم کودکان است که باعث شده به دوربین نگاه نکنند یا ترس و حیا. هر چه هست شرمی که آقای وزیر بویی از آن نبرده مارا می کشد. شرمی نه فقط از نمایش فقر که از شوی تلویزیونی یتیم نوازی. کاری که وظیفه هر دولتی است با این نمایش سخاوت و بزرگی آقای حقیر تلقی می شود.

سال گذشته هم به یاد دارم در نمایشی مشابه یکی از آقایان با یک دوجین همراه به شیرخوارگاه آمنه رفته بود و به هرکدام از بچه های یتیم به صف شده، نفری یک اسکناس هزار تومانی ( معادل ده هزار ریال) هدیه می داد.

نمی دانم اگر سیره علی و یتیم نوازی پنهانی اش آنچیزی است که شنیده ایم، این مانور شرم آور آقایان حکومتی که دم از سیره علی میزنند چیست؟ پس " از علی آموز اخلاص عمل" چه شد؟

پ.ن : عکسها مربوط به 13 شهریور 1389، افطاری علی لاریجانی با کودکان یتیم است.

۱۳۸۹ شهریور ۱۰, چهارشنبه

چرا مسلمانان روزه می گیرند؟

۱۳۸۹ تیر ۳۱, پنجشنبه

تصویری از سگ امام حسین

کلب الحسین = سگ حسین بن علی
چه شد که ایرانی سگ حسین بن علی شد؟

۱۳۸۹ تیر ۲۷, یکشنبه

مراجع و مسلمانان گرامی : امام جمعه اردبیل از اذان تا نبوت را به نفع «ولایت» مصادره کرد!

سید حسن عاملی، نماینده ولی فقیه و امام جمعه اردبیل، شنبه گذشته در مراسم پایانی جشنواره اذان در اردبیل گفته است که اذان یعنی شهادت به ولایت.

وی پا را از این هم فراتر می گذارد و می گوید اگر ولایت نباشد، رسالت و نبوت معنایی ندارد و حقیقت ولی امر است که به پیامبری معنا می بخشد. این نماینده مقام عظمی ولایت، ولی امر مسلمین، می افزاید شهادت به رسالت، بدون اقرار به ولایت، معنایی ندارد و جز سخنی بیهوده و لقلقه زبان هیچ پیامی ندارد!

این بدان معناست که با پوزش از مسلمانان گرامی، از دوآتشه های کفن پوش تا روشنفکران مذهبی، «الله اکبر» بدون اقرار به ولایت معنا ندارد. یعنی شرط مسلمانی و توحید « لا اله الا الله» بدون پذیرش ولی امر پوچ و بی معنی است!

یعنی اینکه اکثریت غالب مسلمانان جهان که اصلا نمی دانند ولایت امر یعنی چه و به یکتایی خدا و رسالت محمد شهادت می دهند، یاوه می فرمایند! یعنی شعار مشترک تمام مسلمین در گرو پذیرش ولایت است و اصلا اذان می گوییم تا به ولایت امری مقام عظمی شعادت بدهیم.

یعنی اینکه مراجع خوش نشین عالیقدر جهان اسلام، به زودی نام این رقیب خدا بالاتر از خودش خواهد آمد، یعنی اینکه نماز بخوانید و خدا را بپرستید چون ولی فقیه می گوید. یعنی اینکه هیـــــــــــــس . . . مسلمانان و مراجع خواب هستند . . .

 

منبع خبر : فارس نیوز، کد خبر : 8904270023  89/04/27 - 09:28

۱۳۸۹ تیر ۱۶, چهارشنبه

فراخوان گردهمایی ایرانیان در لندن به مناسبت 18 تیر



رسانه شمایید در این فرصت اندک در اطلاع رسانی کمک کنید : فراخوان گروه رای من کجاست برای 18 تیر (9جولای) لندن


دیدار ما جمعه ساعت 18-20
میدان ترافالگار لندن

۱۳۸۹ خرداد ۲۹, شنبه

مرزبندی جنبش سبز

۱۳۸۹ خرداد ۲۴, دوشنبه

تلاش برای بستن پرونده انتخابات

کارتونی از تام اسکات
The cartoon, by Tom Scott, is from the Dominion Post of July 1, 2009

۱۳۸۹ خرداد ۱۲, چهارشنبه

هموطن مهاجر، باز هم ما را تنها نگذار. ۲۲خرداد دنیا منتظر شنیدن صدای همه ماست

یکسال پیش در روزهای پس از انتخابات که قرار شد تسلیم این بازی کثیف نشویم، دنیا از یکپارچگی ایرانیها در سراسر دنیا شگفت زده شد. زمانی که ایرانیان مهاجر غربت نشین، با فریاد «رای من کجاست؟»، مثل کوه پشتیبان هموطنان خود شدند و گفتند احمدی نژاد رییس جمهور منتخب ما نیست. زمانی که روز به روز راههای خبر رسانی از داخل ایران بسته شد، شاید اگر ایرانیان مهاجر نبودند، هرگز اخبار مبارزات مردم، عکسهای تجمع ها، فیلمهای سرکوب وحشیانه و در رأس آن فیلم لحظه شوم به خون غلتیدن ندا، به این گستردگی منعکس نمی شد. از یکسال پیش تاکنون، دیگر کسی ایرانی را با احمدی نژاد نمی شناسد، بلکه احمدی نژاد را با میلیونها ایرانی مخالف به یاد می آورند.
حکومت ایران فکر این را نکرده بود که این ایرانیانی که به دلیل شرایط نا مساعد ایران، کوچ را انتخاب کرده اند، از آسیای میانه تا خاور دور، از اروپا تا امریکا و استرالیا، نمایندگان برحق ملتی باشند که به دیکتاتور " نه "می گویند. گستردگی و نوع اعتراضها بقدری وسیع و زیبا بود که حتی غیر ایرانیان بسیاری با آن همراه شدند. نگاه پرسشگر و مردد آنها بعد از اندک مدتی به دید تحسین تبدیل شد و همراه با ما مچبند سبز به دست بسته و عکس ندا و سهراب را در دست گرفتند.
دست حکومت ایران از سانسور اخبار اعتراض این ایرانیان کوتاه ماند و از سوی دیگر چماقداران برونمرزی حکومت جرأت دست درازی به آنها را نداشته و ندارند. که این دو مسأله اهمیت و لزوم همراهی هم میهنان عزیز خارج از کشور را بیشتر می کند.
اکنون با گذشت یکسال از کودتای دروغ و خشونت، از دزدی رأیها، سیاست مشت آهنین حکومت پر رنگ تر از پیش، سرکوب و کشتار و شکنجه، بازداشت و احکام ظالمانه افزایش یافته است.
خاک ایران و مردمش را تنها نگذارید.
خوشبختانه ۲۲ خرداد، در اکثر کشورهای دنیا شنبه تعطیل است، از سوی دیگر با اخذ مجوز می توان بار دیگر به حکومت و دنیا گفت که ما به دنبال آزادی و دموکراسی هستیم. باز هم خوشبختانه این مزیت مبارزه مسالمت آمیز و پرهیز از خشونت به راحتی کمک خواهد کرد تا تهیه مجوز تجمع رسمی و حمایت نیروی امنیتی کشور محل اقامت، آسانتر شود.
این ده روز فرصت اندکی است برای هماهنگی و تبلیغ های لازم. یکبار دیگر همه نشان دهیم که نه به دروغ و دیکتاتوری خواست همه ما ایرانیان است.

۱۳۸۹ خرداد ۹, یکشنبه

مراقب حیله کثیف حکومت باشیم : ارسال پیام کوتاه از زبان مردم معترض با امضای مسعود رجوی

امروز یکی از دوستان پیام کوتاهی دریافت کرد که بلافاصله به من نشان داد و من از صفحه تلفن همراهش عکس گرفتم. پیامی با این مضمون : مبارزه با حکومت در ماه خرداد با امضای مسعود رجوی معلوم الحال! این پیام کوتاه را یکی دیگر از نزدیکان من هم دریافت کرده بود. پیامی که به صورت گروهی از شماره ای نامعلوم فرستاده شده تا با این ترفند کثیف مبارزه مردمی علیه حکومت خودکامه و دروغگو را به مسعود رجوی، رهبر منافقین، نسبت دهد. علاوه بر این با این روش کلمه " محارب" را به خورد مردم می دهند!

 مسلما هرچقدر به روزهای پایانی خرداد نزدیک شویم دروغهای بیشتری را از تمام تریبونهای در اختیار دولت خواهیم شنید. با حفظ اتحاد، باید هوشیار باشیم و به همه اطلاع دهیم که حکومت برای سرکوب به هر حیله ای دست می زند. حتی سعی می کند میلیونها ایرانی مخالف خود را پیرو مسعود رجوی نشان دهد تا مانع از همراهی قشر وسیعی از مردم شود. کسی که حتی اگر زنده باشد سالهاست توان اعمال کثیف تروریستی اش را هم ندارد و همراه معدود طرفدارانش در به در و ناتوان شده است و مردم سبز اندیش ایران نشان داده اند هرگز هیچگونه ارتباطی با این فرقه ندارند. . .

۱۳۸۹ خرداد ۶, پنجشنبه

خاطرات آبدارچی بسیج ناحیه : یک سال پیش در چنین روزهایی . . .



شنبه : درست یک سال پیش در چنین روزهایی در مسجد محله ما آگهی زدند : " خبرگزاری فارس و ایرنا از بین خواهران و برادران پایبند ولایت فقیه، پ هوتوشاپ کار برای تولید عکس خبری می پذیرد . . . "

یکشنبه : سید به همه بچه های بسیج یک کتاب داد که رویش نوشته بود : "خودآموز استفاده از باتوم و قمه"، نوشته حسین طائب. در صفحه اولش هم نوشته بود تقدیم به مرحوم پدرم آیت الله خلخالی . . . به بچه ها توصیه کرد احتیاط واجب این است که آماده باشیم. دقیقا نمی دانم برای چه!

دوشنبه : سید از بچه شهیدهای با صفای بسیج ناحیه است، پدرش قبل انقلاب در زندانهای طاغوت شهید شده. . . خودش هم با اینکه بعد دوران دفاع تحمیلی بدنیا آمده! همیشه از خاطرات جبهه رفتنش می گوید! امروز حال عجیبی داشت . . . کنج مسجد تنها نشسته بود و به یک بطری خالی خیره شده بود . . . کنارش نشستم و با سوالم حال معنویش را بر هم زدم . . . گفت به شبهای عملیاتی که در پیش دارد فکر می کند و باز به بطری خالی نوشابه خیره شد . . .

سه شنبه : حاج آقا پیش نمازمان امروز دیرتر آمد، بوی عرق و پاهایش مثل همیشه فضا را پر کرده بود . . . بچه ها را جمع کرد و گفت دفترحضرت آقای مصباح [ جماعت صلوات فرستادند] تعدادی حدیث جدید از ائمه کشف کرده اند که مستحب است به شما بگویم. برادرها همه مشتاق شنیدن بودند، مطمئنم خواهرها هم پشت پرده بی صبرانه منتظر شنیدن بودند حاج آقا فرمودند : از معصوم علیه السلام روایت است که برای ظهور آقا [ گریه حضار] مردی باید رییس جمهور شود که اول اسمش محمود احمدی نژاد باشد . . .

چهار شنبه : امروز یک مینی بوس نیروی جدید آمد. یکی از اعضای جدید که به جمع بسیج ناحیه ما آمده هم قطاریی هایش صدایش می زنند : "خفاش شبِ دو". قبلا به جرم تجاوز به عنف و کودک آزاری زندان بوده ، اما ازوقتی که حاجی با ضمانت از اعدام نجاتش داده او هم قول داده که در رکاب نظام باشد. . . باید به چنین جوانان ولایت مداری تبارک الله گفت! قول داده به بچه ها یکسری آموزشهایی بدهد که دقیقا نمی دانم چیست. . .

پنج شنبه : امروز یکسری فرمهایی از دفتر ریاست جمهوری آوردند و بین بچه های بسیج پخش کردند تا مشخصاتشان را بنویسند. . . قرار شده بعد از انتخابات به قید قرعه مدیر کارخانجات مختلفی بشوند که باز هم به قید قرعه مشخص می شوند واقعا از این عدالت و سیستم تشویق خوشم آمد!

جمعه : امروز دیر رسیدم بسیج، حاجی عصبانی بود و مرا به ائمه اطهار قسم داد که اگر بی دلیل دیر کرده باشم مادرم را [. . .]! . . . گفتم مسیر شلوغ شده، پیر و جوان و زن مرد در خیابانها عکسهای موسوی و کروبی . . . تا این را گفتم حالش دگرگون شد و با نگاه مبارکش به من فهماند که خفه شوم و اسم این دو نفر را جلویش نگویم . . .

شنبه : امروز صبح حاجی خسته و کوفته از راه رسید، دیشب با سید رفته بود در یکی از خیابنهای شهر ایست – بازرسی راه بیاندازد. برایش چای بردم، دیدم عکس موسوی را به دیوار زده و به آن دارت پرتاب می کند و زیر لب ذکر می گوید . . . به من هم گفت بیا دشمن را بزن تا روح آقا شاد شود . . .

یکشنبه : یکی از خواهرها گفت برادران و خواهرانی که سوات خواندن و نوشتن دارند آماده باشند فردا صبح با چند دستگاه مینی بوس به محل وزارت کشور اعزام شوند. . . می گوید تعدادی برگه هست باید نام محمود احمدی نژاد در آنها نوشته شود . . . چون کار سه شیفت انجام می شود قیمه و ساندیس هم می دهند . . .

 
Header Image from Bangbouh @ Flickr